زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها با سر مطهر سیدالشهدا علیهالسلام
ای سرت چون ماه سرگردان به روی نیزه ها ازغمت خون عقده بسته در گلوی نیزه ها خاطرات کـربلا از پیش چشـمانم گذشت تا برآمد صوت قرآنت ز روی نیــزه هـا آمدی با سربه دیدارم که بر گردد، حسین دیدۀ مـردم ز محـمل ها به سوی نیـزه ها من فدای حنجرخشکت که نوشیدست آب گه ز جام دشـنه ها، گاه از سبوی نیزه ها از فــراق اکبــرت، قـلـب رقـیـه آب شـد کاش این دختر نگردد رو بروی نیزه ها ای مــؤیّـد! تا بـیـابـم آن سـر بـبـریـده را می روم با پای دل در جـستجوی نیزه ها |